ناصر زارع؛ رسول بلاوی؛ زهرا هاشمی تزنگی
چکیده
تحلیل گفتمان بهعنوان یک رویکرد میانرشتهای در مطالعات و در قلمروهای مختلف اجتماعی استفاده میشود. تحلیل گفتمان انتقادی که ریشه در زبانشناسی انتقادی دارد در میان انواع گوناگون تحلیل گفتمان موضوع موردتوجه نورمن فرکلاف است. فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی خود، به بررسی توصیف، تفسیر تعامل بین بافت و گفتمان و تبیین چگونگی تأثیر ...
بیشتر
تحلیل گفتمان بهعنوان یک رویکرد میانرشتهای در مطالعات و در قلمروهای مختلف اجتماعی استفاده میشود. تحلیل گفتمان انتقادی که ریشه در زبانشناسی انتقادی دارد در میان انواع گوناگون تحلیل گفتمان موضوع موردتوجه نورمن فرکلاف است. فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی خود، به بررسی توصیف، تفسیر تعامل بین بافت و گفتمان و تبیین چگونگی تأثیر دوسویۀ ساختار اجتماعی و گفتمان میپردازد. بررسی رمان «الحرب فی بر مصر» اثر یوسف القعید با بهرهگیری از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی (CDA) فرکلاف و در پی پاسخگویی به کیفیت تحلیل انتقادی گفتمان رمان مذکور در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین، مشخص میکند که نویسنده در سطح توصیف، با ایجاد تقابلها و تضادهای معنایی و کاربرد واژگان خاص در پی بیان اندیشههای خویش است و در سطح تفسیر، به بافت موقعیتی، پیشفرضها و میانمتنیهای گفتمان توجه دارد و چارچوب و موضوع مورد نظر خود را در قالب رمان و طی گفتمانها بیان میکند و در سطح تبیین قصد دارد تأثیر ساختار اجتماعی در نوع گفتمان و تأثیر بازتولیدی که این گفتمان میتواند در تغییر ساختار بگذارد را به تصویر کشد.
طاهره قلی پور زیبد؛ محمد شایگان مهر؛ محمد جعفری
چکیده
اسطورههای سیمرغ و عنقاء یکی از نمودهای وحدت اندیشۀ بشری است. پرواز، آرزوی دیرینه و میل به جاودانگی بشر درآنها متصوّر است. اساطیربه دلیل بنمایههای تاریخی و اهمیت در حماسه و امثال تجلی یافتهاند. نگارندگان در این جستار به بررسی سیمرغ شاهنامۀ فردوسی و عنقاءِ مجمع الامثال میدانی به روش تطبیقی- تحلیلی با هدف تحلیل ریشههای ...
بیشتر
اسطورههای سیمرغ و عنقاء یکی از نمودهای وحدت اندیشۀ بشری است. پرواز، آرزوی دیرینه و میل به جاودانگی بشر درآنها متصوّر است. اساطیربه دلیل بنمایههای تاریخی و اهمیت در حماسه و امثال تجلی یافتهاند. نگارندگان در این جستار به بررسی سیمرغ شاهنامۀ فردوسی و عنقاءِ مجمع الامثال میدانی به روش تطبیقی- تحلیلی با هدف تحلیل ریشههای کهن و بیان وجوه اشتراک و افتراقشان پرداختند. از یافتههای تحقیق برمیآید که سیمرغ و عنقاء ریشه در فرهنگ اوستا و زبان سامی داشته و وجود تصاویر ترکیبی و دگرگونی، عامل پیدایش نیروی خیر و شرشان است. احساس ترس و سرخوردگی باعث پیدایش اینگونه اساطیر خونخوار است. ارتباط سیمرغ باگیاه بیمرگی نمود عقل و خرد، و عنقاء درمحیط خشک تجلی نماد مرگ است. در این پژوهش شباهتهایی ازجمله ویژگیهای عجیب، زاد و ولد و سکونت... و تفاوتهایی مانند؛ محتوا، هدف و نوع عمل... بررسی گردیدهاست. منشاء اشتراکات فطرت انسانی، اعتقادات دینی و تخیلات جمعی است و تفاوتها به محیط بازمیگردد. در بازآفرینی داستانها مشخصشد مرگ و امید، جادو و خرد در آن دوره بر جامعه ایران حاکم بود. درحالیکه برجامعه عرب مرگ و جادو سایه افکنده بود. دو اسطوره با هستی و آرمان بشر تناسب داشته و تحولات اجتماعی بعد از اسلام در شباهت بیشترشان مؤثر بوده است.